شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب
ای جـلـوهگاه نـور،سـلام ای امـام من زیـبـاجـواب مـیدهـی آقـا ســلام مـن
کی میشود بمن توبگـویی؛غـلام من من دلخوشم که هست به وصفت کلام من
من نام عسگری چوبخوانم حسن شوم
باتودوبـاره ذاکـر جـانـم حـسـن شـوم
خوبـیِ نـوکـریِ تواین اسـت یاحـسن نوکر شود ز هـیـبت ارباب،بت شکن دل میبری ز دست،به زلف شکنشکن جان پـروریِ توشود احـیای روحمن فصل توچیست؟موسم هم عهدی است وبس
اسلام را بقـا ز اباالمهـدی است و بس
با توبه مهدیِ تو چه نزدیک میشویم بیتو خـدا گـواه که تـاریک میشـویم
با تو پُـراز تـبـسم و تـبریک میشویم بیتو جـدا زهر عـمل نیک میشـویم
ایکـه امــام دیــن وامــام هــدایــتــی
مارا بـه افـتـخـار قـدومـت عـنــایـتـی
ای مــقــدم تـودردل اهــل ولا امـیــد میلادبـا صـفـای تومـوعـود را نـویـد
ایام تو بـرای جـهـان مـوسـمـی جـدیـد درروزگـارتوشـود آیـات حـق پـدیـد
ای نـسل توعـصـارۀ نـسـل ابوالـبـشر
صُلب تو جـایـگـاه مـبارکترین پـسر
ای معـدن شجـاعت وای کـوه اقـتـدار فصل تو هست فـصل شکـوفاییِ بهـار مِهراز تو بُرده جلوه وماه ازتوشرمسار نام حـسـن مـبـارکت ای صاحبِوقـار
ایکه بهشت باهمه آفاق مست توست بخششهرآنچه هست زانفاق دست توست این برترین سروروسرود ولادت است مـولایمـا امـامهُـمـام سـعـادتاسـت
ما را به محضر تو اماما،ارادت است نامت طلایه دارجهـاد وشهادت است
ای سـبـک زنـدگـیِ تـو روح مـبـارزه
دوران تـو نــویــدِ فـــتـــوح مــبــارزه
تو آمـدی که جـام غـدیـرآیـد ازپِیاَت راه عـلـی و نـام غـدیـر آیـد از پِـیاَت
مفـهـوم انـسـجـام غـدیـر آیـد از پِیاَت تا آخـریـن امــام غـدیـر آیـد ازپِـیاَت
بابـا درانـتـظـار تـو غـرق نـگـاه بـود
زهـرا درانـتـظـار تـودیده به راه بود
خُلـقخـوشتمـعـلماخـلاقانـبـیـاست روی مــهِ تـوآیــنـۀ جــمـعاولـیـاسـت
تقـوای تـومـعـادل تـقــوایاتـقـیـاسـت اخلاص تو خلاصۀ اخلاص اوصیاست قرآن به وصفت حضرت توغرقآیه شد
اسـلام در پــنـاه شـمـا زیـرسـایـه شـد